- پیمان کشیدن
- پیمانه کشیدن شراب خوردن: ز سرها سجده طاعت بریده ز هر پیمانه پیمانی کشیده. (محمد زمان راسخ)
معنی پیمان کشیدن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شراب خوردن باده نوشیدن: در عشقق دل پیاله چو مستانه میکشد درآتش است لاله و پیمانه میکشد. (سلیم)
پیراهن کشیدن بر تن کسی. پوشانیدن
جدل کردن مجادله کردن
گستردن سفره طعام، استفاده تام از مال و نعمتی کردن
خود را جمع کرده پس رفتن از برای جستن (چنانکه گوسفند سر زن کند) : گر سپند آساز آتش میگریزم دور نیست میکشم میدان که خود را زود بر آتش زنم. (عبدالله فیاض)
گستردن سفرۀ طعام
нанизывать
aufreihen
нанизувати
nawlekać
encordoar
infilare
ensartar
enfiler
माला बनाना
merangkai
להשחיל חוטים
ipe dizmek
kuunganisha
ร้อยสาย
মালা গাঁথা
عهد بستن
عهد بستن و قول و قرار گذاشتن برای انجام دادن کاری، پیمان بستن
کباده کشیدن و آن چنین است که ورزشکار تنه کباده را بدست چپ و زنجیر آنرا بدست راست گرفته بالای سر خود میبرد و طوری حرکت میدهد که دستها از آرنج تا مچ بطور افقی بروی سر قرار گیرد